dobrze uzasadniony خوب استدلال شده، خوش اخلاق، خوب بنیان گذار، خوب باش ادامه... خوب اِستِدلال شُدِه، خُوش اَخلاق، خوب بُنیان گُذار، خوب باش دیکشنری لهستانی به فارسی